حضرت اشک 69

زینب عفیفه ایست که در راه عفتش عباس می دهد نخ معجر نمی دهد

حضرت اشک 69

زینب عفیفه ایست که در راه عفتش عباس می دهد نخ معجر نمی دهد

شاعر:شاطر عباس صبوحی

يكشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۰۸ ب.ظ

غم دل

گفته بودی که بیایی غمم از دل برود

آنچنان جای گرفته است که مشکل برود

پایم از قوت رفتار  فرو خواهـــد مانـــد

خنک آن کس که حذر  کرد پی  دل  برود

گرنداده ست همه عمر کسی دل به خیال

گر بیاید به سر کوی تو بی دل برود

کس ندیدم که در این شهر گرفتار تو نیست

مگر آنکس که به شب آید غافل برود

ساربان تند مران ورنه چنان می گریم

که تو ناقه و محمل همه در گل برود

سر آن کشته بنازم که پس از کشته شدن

سر خود گیرد و اندر پی قاتل برود

باکم از کشته شدن نیست از آن میترسم

که هنوزم رمقی باشد و قاتل برود

گر همه عمر "صبوحی" خوش و شیرین باشد

این سخن ماند ندانم که چه با دل برود

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.