حضرت اشک 69

زینب عفیفه ایست که در راه عفتش عباس می دهد نخ معجر نمی دهد

حضرت اشک 69

زینب عفیفه ایست که در راه عفتش عباس می دهد نخ معجر نمی دهد

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مناجان با خدا» ثبت شده است

مناجات با خدا


پر شکسته ی من را ببین خدای کریم

ببین چگونه شدم مُستکین خدای کریم

نشسته ام سر راهت مگر نظر بکنی

تویی غنی و منم خوشه چین خدای کریم

به هر که رو زدم اصلاً به من محل نگذاشت

نزن تو روی مرا بر زمین خدای کریم

خمیده ، با سر زانو ، شکسته و نادم

به سویت آمده ام این چنین خدای کریم

به یاد حرف اویسم ... ببخش عبدت را

که با غریبه شدم همنشین خدای کریم

نریز آبرویم را به پیش چشم همه

نگیر بر گنهم ذرّه بین خدای کریم

اگر چه روسیهم عاشق علی هستم

شفیع من شده حصن حصین خدای کریم

*

به خاطر گل روی علی مرا بخشید

همین خدای رحیم و همین خدای کریم

*

علاج درد گناهم هوای کرب و بلاست

مرا ببر به بهشت برین خدای کریم

بهانه دارم و دلتنگ کف العباسم

شبیه حضرت امّ البنین خدای کریم

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۳ ، ۱۷:۴۵
محمد حسین خادم علی

مناجات با خدا


شمیم اهل نظر را به هر کسی ندهند

صفای وقت سحر را به هر کسی ندهند

کجاست دیده ی روشندلان باطن بین

نگاه نیک نظر را به هر کسی ندهند

تو بی هنر ! که به فکر و خیال دل بستی

معطلی ، که هنر را به هر کسی ندهند

ادب ، نیاز اساسی سالکان ره است

رموز طی سفر را به هر کسی ندهند

چه داغها ، چه بلاها ، چه رنجها باید

یقین که سوز جگر  را به هر کسی ندهند

شنیده ام ز بزرگان معرفت یاران

خلوص و دیده ی تر را به هر کسی ندهند

کسی که اهل شهادت نبود نا اهل است

بدان که میل خطر را به هر کسی ندهند

قسم به راهب نصرانی و سه ساله ی شام

طواف کعبه ی سر را به هر کسی ندهند

سوی حسین به فردای محشر ای یاران

جواز و اذن گذر را به هر کسی ندهند

دعای عهد بخوان رجعتی اگر خواهی

که درک صبح ظفر را به هر کسی ندهند

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۳ ، ۱۸:۲۵
محمد حسین خادم علی